کسی هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۲۶۹۲۷
«بچه یک محل» بودن، گاهی برای هر کدام از ما افتخاری است تا خودمان را منسوب کنیم به کسی که سری میان سرها در آورده و حالا برای خودش کسی شده. برای ما آدمبزرگها، عِرق محلی داشتن یک افتخار است؛ مثل ساکنان محله کشتارگاه تهران در جنوب شهر.
به گزارش همشهری آنلاین: ما هر که باشیم و در این عالم خاکی به هرجا برسیم، وقتی به عقب برمیگردیم و به جای پایمان بر جاده خاکی محله نگاه میکنیم، دلمان تنگ میشود برای آنهایی که در این سالها که سرمان گرم کار و بارمان بوده، از محله و از پیش ما رفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حال و هوای این مقدمهچینی، سری زدیم به محله کشتارگاه سابق (بهمن) در دل جوادیه منطقه۱۶.
نگهداری گوسفند در خانههای اطراف کشتارگاه
کشتارگاه را همه مردم تهران و غیرتهران میشناختند. جایی بود که از شهرستانهای دور و نزدیک برایش گوسفند میآوردند و دامها در کشتارگاه خرید و فروش و کشتار میشد. همه اهل محل میدیدند خاورهای ۲طبقهای را که در ۲ طبقهاش، بالا و پایین گوسفند بار میکردند. دامها یا از زنجان میآمد یا از روستاهای اطراف تهران یا از هر جایی که دامداری داشت. یک برج مراقبت هم داخل ساختمان کشتارگاه بود که هنوز هم بعد از ساخت فرهنگسرای بهمن حفظ شده و ابتدا آجرنما بود و بعدها سیمانی شد.
چوبدارها با چوب دستشان از بقیه افراد متمایز میشدند و اصلاً به خاطر همین چوب شده بودند «چوبدار». کار چوبدارها خرید و فروش دام بود. بار گوسفند که میآمد، چوبدارها میرفتند جلو و مثلاً ۲۰ تا گوسفند را جدا میکردند و میگفتند: «یکجا میخرم فلان قیمت». نه اینکه «میزان» نبود، اتفاقاً «قپان» بود، اما اینها با « یک دید» میفهمیدند این گوسفند چندکیلو است و چند میارزد و قیمت میدادند.
دور تا دور کشتارگاه دیوار بود. اطراف کشتارگاه ساختمان طویله بود. گاهی ۲ تا ۳ روز طول میکشید و دامها هنوز فروش نرفته بودند و برای اینکه از گرسنگی تلف نشوند آنها را در طویله نگه میداشتند. گاهی هم حیوانها ۲ تا ۳ روز در راه بودند و شکمهایشان خالی. صاحبانشان ترجیح میدادند قبل از فروش، حیوانها دلی از عزا در بیاورند و چند کیلویی هم به وزنشان اضافه شود! آخر کار هم که دامها در همان فضای سولهمانند کشتار میشدند. کشتارگاه هم نگهبان داشت و هم قصاب. البته در خانههای اطراف کشتارگاه نیز سالهای سال گوسفند نگه میداشتند و وقتی حسابی چاق و چله میشدند در مناسبتهای مختلف مثل محرم و عید قربان برای فروش میآوردند.
کاروانسراها؛ پاخور دامدارها و چوبدارها
«محمد آزادی»، از معتمدان محله جوادیه، میگوید: «اطراف کشتارگاه چند کاروانسرا بود که به اسم صاحبانش معروف بود، مثل کاروانسرای حاج «خلیل یداللهی» و «رفعت». جلو کاروانسرا، قهوهخانه و جگرکی و دیزیسرا بود. اصلاً بخشی از جوادیه کاروانسرا بود و هر کاروانسرا یک در ورودی داشت. کاروانسرا، واقعاً کاروانسرا بود با همان شکل و شمایل اصیلش. البته برای دامدارها و چوبدارها قهوهخانهای هم داشت و جای غذا خوردن. برای آدمهایی که به کشتارگاه آمد و رفت داشتند و اتفاقاً کم هم نبودند محل خواب و تختهایی هم برای استراحت مهیا بود.»
او اضافه میکند: «وانتهای کاروانسرا آخوری بود برای گوسفندهای گرسنه و همانجا دامها را جا میکردند تا نوبتشان شود و چوبداری بیاید سراغشان. این را هم بگویم که چندفیلم سینمایی را هم قبل از انقلاب در همین کاروانسرای حاج یداللهی ساخته بودند. بعدها که کشتارگاه جمع شد خود به خود بساط کاروانسراها هم برچیده شد. کاروانسرای رفعت را خریدند و امکانات شهری جایگزین آن شد. در اطراف کشتارگاه مغازههای جگرکی هم بود که دل و جگر تازه را میخریدند و بو و دود کبابشان همیشه هوا بود. هنوز هم جگرکیهای اطراف میدان بهمن بازماندههای آن روزگاران هستند.»
آبی که با ۱۰۰ تومان به خانهها آمد
حاج «بایرامعلی آزادی»، از امنا و ریشسفیدان محله جوادیه، تعریف میکند: «آمدن امکانات به محله کشتارگاه جوادیه حکایتهایی دارد و یکی از این حکایتها، حکایت آبرسانی به محل است. شخصی به نام «مینوچهر» در همان سالهای اولیه شکلگیری محله میشود شهردار. در آن زمان مردم محل از آب چاه استفاده میکردند. یک سوله بود سر ۲۰متری که حالا میگویند ۸متری جعفری، او با همکارانش در سوله مینشست و به کارهای مردم رسیدگی میکرد. وقتی تقاضای محل را دید، همان موقع دستور داد که هر خانواده ۱۰۰ تومان بدهد تا آب به همه خانهها لولهکشی شود. اینطوری بود که خیال اهل محل از نظر آب راحت شد. اما با کمبود امکاناتی که این محله داشت، روزگاری تنها باشگاه ورزشیاش باشگاه «داریوش» بود و آقای سعدیان مسئولش. از این محله ورزشکاران زیادی در سطح ملی و باشگاهی بیرون آمد از جمله مرحوم «اکبر یدالهی» در رشته کشتی فرنگی، برادران «کارآمد» که با وجود کر و لال بودن، قهرمان پارالمپیک شدند، «فرهاد کاظمی» مربی خوشنام فوتبال کشورمان و همچنین فوتبالیستهایی چون کریم شاهرودی و حسین وکیلی. بعدها این باشگاه جمع شد و به جایش مجتمع مسکونی ساخته شد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: محله جوادیه تهران محله کشتارگاه اطراف کشتارگاه خانه ها دام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۲۶۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتفاق ناگوار در انتظار تماشاخانه قدیمی سنگلج/ مسئولان شهرداری کجا هستند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، به تازگی بحث تخریب و گودبرداری ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج در خیابان بهشت تهران مطرح شده و اخبارش منتشر شده، اما به سرعت روند تخریب این ساختمان پی گرفته شده است.
گویا این ساختمان که برای شهرداری تهران است، قرار بوده در طرح گذشته به سنگلج بپیوندد، اما نه تنها این اتفاق نیافتاده بلکه الان تخریب شده و هر لحظه امکان دارد که برای بنای ثبت ملی سنگلج هم اتفاقات ناگواری در اثر این مجاورت بیافتد.
اتابک نادری هنرمند امروز در صفحه شخصی خود فیلمی بدین مضمون منتشر کرد که با همراهی مسئولان تماشاخانه، مرکز هنرهای نمایشی و گروه مهندسین دفتر عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر بام سنگلج حضور پیدا کرده و نسبت به روند تخریب و گودربرداری این ساختمان ابراز نگرانی کردند.
پریسا مقتدی رییس تماشاخانه سنگلج نیز چندی پیش درباره پیگیریهایش توضیح داد: طی روزهای گذشته مجددا به آقای نادعلی رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر و مدیرکل هنرهای نمایشی اطلاع دادیم. عکس و فیلمهایی را تهیه کردیم و طی نامهنگاریهایی که انجام دادهایم اعلام نگرانی کردیم که این تخریب دارد صورت میگیرد. در جریان هستم که مدیرکل محترم نیز مکاتباتی با وزیر داشتهاند. با دفتر طرحهای عمرانی وزارتخانه جناب آقای جاننثار و همکارانشان مهندس توکلیان، گفتوگو کردیم که دیدار حضوری از پروژه داشتند و با مهندسان آن پروژه نیز صحبت کردند. متاسفانه این طور به گوش ما رسید که ۲۰ متر هم میخواهند پایهریزی کنند. هر چند مهندسان دفتر طرح و برنامه معتقد بودند که اگر دقت لازم در این تخریب و پیریزی بشود مشکلی پیش نمیآید، اما آنها هم به سهم خودشان نگرانیهایی داشتند. به هر حال ۳۰ سال از ساخت آن ساختمان میگذرد و به نوعی این ۲ ساختمان در گذر زمان به هم تکیه دادهاند.
کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی نیز در اظهار نظر نسبت به این اتفاق گفت: : شهرداری تهران در اقدامی کاملا غیر قانونی و کاملا چراغ خاموش اقدام به تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج کرده است. بنای تماشاخانه سنگلج ثبت ملی است و این اقدام شهرداری تهران تخلف آشکار، خودسرانه و کاملا غیر قانونی است. مکاتبات لازم را با آقای دارابی قائم مقام وزیر میراث فرهنگی و گردشگری انجام دادهایم و منتظر پیگیری و پاسخ این وزارتخانه هستیم.
حالا باید منتظر ماند و پیگیری کرد تا ببینیم مسئولان شهرداری چه جواب و صحبتی در ارتباط با این اتفاق دارند.
انتهای پیام/